10 لغت مفید در زبان انگلیسی1 (ten useful words in english language1)

جستجو در ديجي ببي:

×

تبلیغات

    <-Text1->

نویسندگان

صفحات جانبی

درباره ما

    از ورود شما به وبلاگم خرسندم.

امکانات جانبی

    آمار وب سایت:  

    بازدید امروز : 22
    بازدید دیروز : 35
    بازدید هفته : 79
    بازدید ماه : 215
    بازدید کل : 26303
    تعداد مطالب : 107
    تعداد نظرات : 12
    تعداد آنلاین : 1



    <-PollName->

    <-PollItems->

جستجو

تبلیغات

<-Text2->

نویسنده : mohammad zoormand بازدید :620
10 لغت مفید در زبان انگلیسی1 (ten useful words in english language1)

دسته: آموزشي,,
تاريخ ارسال:پنج شنبه 5 دی 1392 ساعت: 6:46
دیدگاه ها:نظرات()

تفاوت بین clean و difference between clean & cleans) cleans)

 

مطمئنا تا به حال بارها و بارها از لغت clean که معنی "پاک و تمیز کردن" داره استفاده کردین.. ولی شاید کمترتون لغت cleans رو شنیده باشین.. cleans هم معنی "پاک و تمیز کردن" رو میده با این تفاوت که از این لغت توی متون رسمی استفاده میشه اما توی مکالمات عامیانه و روزمره از clean استفاده میشه..

* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  سه شنبه 28 آذر1391ساعت 10:1  توسط سعید  |  نظر بدهید/سوال بپرسید


اعداد بزرگ در انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی (large numbers in British & American english)

 

سلام.. جودل زیر لغت اعداد بزرگ یا به قولی اعداد نجومی رو توی بریتیش انگلیش و آمریکن انگلیش بیان میکنه.. شاید به دردتون بخوره..

.American E

.British E

عدد به رقم

عدد به حروف

one million

one million

6^10 * 1

یک میلیون

one billion

one thousand million

9^10 * 1

یک میلیارد

one trillion

one billion

12^10 * 1

یک تریلیون

one quadrillion

one thousand billion

15^10 * 1

یک تریلیارد

one quintillion

one trillion

18^10 * 1

یک کوئینتیلیون!

 

* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  یکشنبه 26 آذر1391ساعت 10:18  توسط سعید  |  1 نظر/سوال


اسامی پیامبران در زبان انگلیسی (prophets' names in english language)

 

سلام.. اسم پیامبر های بزرگ رو به انگلیسی براتون مینویسم.. املاهاش رو بدونین ضرر نداره..

* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...

نام پیامبر

prophet's name

نوح

Noah

ابراهیم

Abraham

موسی

Moses

عیسی

Jesus

محمد

Muhammad

سلیمان

Solomon

اسماعیل

Ismail

یعقوب

Jacob

یونس

Jonah

یحیی

Yjyy

زکریا

Zechariah

داود

Dawood

هود

Hood

هارون

Aaron


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  جمعه 24 آذر1391ساعت 9:1  توسط سعید  |  نظر بدهید/سوال بپرسید


10 لغت مفید در زبان انگلیسی2 (ten useful words in english language2)

 

سلام.. امشب میخام ده تا لغت باحال از دفترچه لغتم که قبلا هم تعریفشو واستون کرده بودم (توی پست تاریخ 3 مرداد 91) براتون بنویسم.. امیدوارم به کارتون بیاد..

* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...

word

معنی

word

معنی

fussy

وسواسی

abuse

سوء استفاده کردن

motto

شعار

charm

افسون، طلسم

swear in God

به خدا قسم

yuck

زهرمار

widower

بی زن

court

دادگاه

widow

بیوه

rush

شلوغ پلوغ


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  سه شنبه 21 آذر1391ساعت 22:13  توسط سعید  |  1 نظر/سوال


نام وزارتخانه ها به زبان انگلیسی (names of ministries in english language)

 

ترجمه اسم وزارتخونه ها رو تو این پست قرار دادم... شاید به دردتون بخوره..

البته وزارتخونه های قدیم توی جدول آورده شده.. (ادغام شده ها وجود ندارن!!)

* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...

وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی

Ministry of Health, Treatment and Medical Training

وزارت آموزش و پرورش

Ministry of Education

وزارت ارشاد اسلامی

Ministry of Islamic Guidance

وزارت اقتصاد و دارایی

Ministry of Economy and Finance

وزارت اطلاعات

Ministry of Information

وزارت تعاون

Ministry of Cooperation

وزارت دادگستری

Ministry of Justice

وزارت راه و ترابری

Ministry of Roads and Transportation

وزارت کار و امور اجتماعی

Ministry of Labor and Social Affairs

وزارت کشور

Ministry of the Interior

وزارت نفت

Ministry of Oil

وزارت بازرگانی

Ministry of Commerce

وزارت صنایع

Ministry of Industry


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  سه شنبه 11 مهر1391ساعت 21:37  توسط سعید  |  نظر بدهید/سوال بپرسید


اصطلاحات انتهای نامه ها در زبان انگلیسی (terms of letters' ending in english language)

 

سلام.. موقع نوشتن نامه ها تو زبان انگلیسی معمولا آخر نامه ها یه اصلاح خاصی که مضمون ارادتمند بودن فرستنده نسبت به گیرنده داره وجود داره.. جدول زیر حاوی این اصلاحاته که می تونین تو نامه هاتون به کار ببرین..

* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...

ارادتمند شما

Yours faithfully

ارادتمند شما

Yours sincerely

با احترام

Yours respectfully

با احترامصمیمانه

Yours cordially

با احترامومحبت

Yours affectionately

ارادتمند شما

Yours truly

از روی علاقه

Fondly

با سپاس

Gratefully

با احترام

Best regards

با بهترین آرزوها

Best wishes


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  چهارشنبه 22 شهریور1391ساعت 9:39  توسط سعید  |  آرشیو نظرات/سوالات


تولد، ازدواج و مرگ در زبان انگلیسی (birth, marriage & death in english language)

 

سلام.. لغات و عبارات این پست اختصاص داره به مکالمات مربوط به تولد، ازدواج و مرگ..

تولد (birth):

- اگر زنی به اسم Diana دیروز فرزندی زاییده باشه به صورت زیر میگیم:

Diana had a baby yesterday.

- اگه این نوزاد ساعت 1:15 صبح دیوز به دنیا اومده باشه به صورت زیر بیان می کنیم:

It was born at 1.15 yesterday morning.

- و اگه وزن نوزاد 3 کیلو باشه به صورت زیر میگیم:

It weighed 3 kilograms.

- اگه والدینش قصد دارن اسمشو John بذارن به شیوه زیر میگیم:

They are going to call him John.

- روز تولد: birthday

ازدواج (marriage):

- مجرد: single                          - متاهل: married

- کسی که همسرش مُرده باشه: widowed

- کسی که از همسرش جدا شده باشه (مطلق/مطلقه): separated / divorced

- مراسم عروسی: wedding                  - عروس: bride                  - داماد: bride / groom

- فرض کنیم Bill و Sarah همسر باشن.. عبارات زیر رو داریم:

Bill & Sarah got married.                                              .بیل و سارا ازدواج کردند

Sarah got married to Bill. **                                           .سارا با بیل ازدواج کرد

They (got) married on church.                                  .آنها در کلیسا ازدواج کردند

They went on honeymoon to Brazil.                 .آنها برای ماه عسل به برزیل رفتند

They were married for twenty years.         .آنها به مدت 20 سال همسر هم بودند

** دقت کنید که در این جمله نباید به جای to از with استفاده کنید..

مرگ (death):

عبارات زیر رو داریم:

Bill became ill.                                     .بیل مریض شد

He died last year.                              .او سال پیش مُرد

He died of heart attack.            .او بر اثر حمله قلبی مُرد

Now Bill is dead.                           .حالا بیل مُرده است

- مراسم تدفین: funeral                       - قبر: grave

* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  شنبه 4 شهریور1391ساعت 20:33  توسط سعید  |  آرشیو نظرات/سوالات


کارهای روزانه (روزمره) در زبان انگلیسی (everyday things in english language)

 

سلام.. بعضی کارها هستن که اکثر آدمها اونارو هر روز انجام میدن.. توی این پست میخام این کارها و اعمال رو به زبان انگلیسی براتون بیارم..

* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...

بیدار شدن

wake up

بلند شدن

get up

به حمام رفتن

go to the bathroom

دوش گرفتن

have a shower

صبحانه خوردن

have breakfast

به رادیو گوش کردن

listen to the radio

سرکار رفتن

go to work

به خانه آمدن

come home

شام درست کردن

make dinner

به کسی زنگ زدن

phone a person

تلویزیون تماشا کردن

watch TV

به تختخواب رفتن

go to bed

لباس شستن

wash clothes

خانه را تمیز کردن

clean the house

به پیاده روی رفتن

go for a walk

نامه نوشتن

write letter


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  جمعه 3 شهریور1391ساعت 9:45  توسط سعید  |  آرشیو نظرات/سوالات


افعال عبارتی (دو قسمتی(بخشی) و چند قسمتی (بخشی)) در زبان انگلیسی (phrasal verbs in english language)

 

سلام. این پست اختصاص داره به معرفی افعال عبارتی یا همون افعال دو یا چند بخشی..

افعال عبارتی از بیش از یک کلمه ساخته شده اند که به این افعال دوبخشی یا چند بخشی می گوییم. این افعال به گونه ای است که هر بخش آن معنای کاملا متفاوتی با معنای فعل تشکیل شده دارد. در این پست برخی از این افعال را معرفی کرده و معنای آنها را درج میکنیم تا با آنها آشناتر شوید.

برخی افعالی عبارتی قابل تفکیک هستند و برخی این طور نیستند. افعال عبارتی می تواند شامل فعل و حرف اضافه یا فعل و قید باشد. برخی افعال عبارتی می توانند مفعول بگیرند و برخی می توانند مفعول نگیرند.

چون معنی افعال عبارتی را نمی توان با دانستن معانی بخش های چند گانه ان تشخیص داد لذا بهتر است تا جایی که می توان این افعال را به خاطر سپرد.

افعالی عبارتی (دوبخشی و چند بخشی) تشکیل شده با come:

فعل

معنی

come across

به تصادف دیدن / کشف کردن

come away

ترک کردن

come back

برگشتن

come by

کسب کردن

come down

نزول کردن / فرود آمدن

come into

به ارث بردن

come off

موفق شدن / جدا کردن

come out

پدیدار شدن / ناپدید شدن

come out with

گفتن

come over

ملاقات کردن

come round

به هوش آمدن

come up

یادآور شدن / ذکر کردن

come up to

برابر بودن

come up with

ریشه گرفتن

افعالی عبارتی (دوبخشی و چند بخشی) تشکیل شده با take:

فعل

معنی

take after

به یاد آوردن / شباهت داشتن

take away

منتقل کردن / جمع کردن چیزی از جایی

take back

عقب کشیدن / پس کشیدن

take down

خراب کردن / پیاده کردن

take for

اشتباه برایِ

take in

گول زدن / کوچک کردن / فهمیدن

take off

ترک کردن / راهی کردن / بلند شدن از زمین

take on

استخدام کردن / تعهد کاری کردن

take out

حذف کردن

take over

کنترل چیزی را به دست آوردن

take to

واکنش نشان دادن / وقف کردن

take up

به تصرف درآوردن / بحث کردن / آغاز سرگرمی یا کاری

 

شرکت کردن

take part

 

رخ دادن / اتفاق افتادن

take place


افعالی عبارتی (دوبخشی و چند بخشی) تشکیل شده با bring:

معنی

فعل

به یاد آوردن

bring back

به جلو انتقال دادن / به زمین انداختن

bring down

تولید کردن / در زمان کمتری ایجاد کردن

bring forward

تولید کردن / وارد کردن

bring in

عامل رخداد چیزی شدن / ادامه دادن

bring on

واضح ساختن

bring out

به هوش اوردن

bring round/to

پرورش دادن / تعلیم دادن

bring up


افعالی عبارتی (دوبخشی و چند بخشی) تشکیل شده با turn:

فعل

معنی

turn down

برگشته / برگرداندن

turn in

برگرداندن

turn off

خاموش کردن / خاموش شدن

turn on

روشن کردن / به جریان انداختن

turn out

تولید کردن / وارونه کردن / خاموش کردن

turn over

برگرداندن / وارونه کردن / مرور کردن

turn up

ظاهر شدن / رخ دادن

برخی از سایر افعال عبارتی:

معنی

فعل

معنی

فعل

پاره کردن

tear up

مرتب کردن / باز شدن

clear up

کشف کردن

find out

جلوه دادن / خودنمایی کردن

show off

بیرون زدن

pop out of

طفره رفتن / سر دواندن

put off

خوردن

gobble up

ترکیب کردن / ساختن

make up

اضافه کردن

put on

انجام دادن

carry out

ترک کردن

give up

زنده ماندن

live through

منقرض شدن

die out

پش بینی کردن / انتظار داشتن

ward off

غرق شدن

go down

کنار کشیدن

move away

پخش کردن / تقسیم کردن

hand out

مصرف کردن / تحلیل رفتن

use up

قطع کردن / به زمین زدن

cut down

حفظ کردن

keep up

حساب کردن

work out

ترک کردن

wear off

تولید کردن

come out with

شکست خوردن / مردود شدن

break down

نوسان داشتن

go up and down

متصل شدن / اتصال دادن

hook up

در نظر گرفته شدن

single out

سبب شدن / چقه زدن

set off

 

یافتن / آشکار کردن

pick out

نام نویسی کردن / کمک طلبیدن از

sign up

باد کردن / متورم شدن

blow up

انتقال دادن

send back

جمع کردن

pack up

ملاقات کردن

stop by


شایان ذکر است که از این افعال در بیشتر آزمون ها سوال میاد.. پس بهتره در حد توان حفظشون کنین.. البته این افعال همه افعال عبارتی موجود نیستند و تعدادشون بیشتر از اینهاست..
* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  دوشنبه 16 مرداد1391ساعت 12:49  توسط سعید  |  آرشیو نظرات/سوالات


قید های زمان در زبان انگلیسی (adverbs of time in english language)

 

سلام.. این پست رو اختصاص میدم به آشنا کردن شما با قیدهای زمان.. این لغتها خیلی می تونن تو مکالمتون استفاده بشن.. بهتره اونا رو یاد بگیرین..

sometimes:                  گاهی اوقات            

occasionally:                   گاه به گاه

frequently:                           مکرراً                

formerly:                                قبلاً

previously:                           سابقاً                       

prior to:                               قبل از

eventually:                        سرانجام             

henceforth:                     از این پس

simultaneously:          به طور همزمان               

meanwhile:     در این خلال، در این اثناء

* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  جمعه 6 مرداد1391ساعت 9:16  توسط سعید  |  آرشیو نظرات/سوالات


ایده های افراد در زندگی به زبان انگلیسی (people's ideas in life)

 

هر فرد تو زندگی خودش ایده ها و افکار و ارزش هایی داره.. توی این پست میخام چند تا لغت در مورد طرز تفکر و ارزش افراد براتون مبذارم.. شما جزو کدوم دسته از آدمهایید؟!

* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...

معنی

word

معنی

word

ذهن آزاد

open-minded

ذهن بسته

close-minded

مثبت اندیش

optimistic

محافظه کار

conservative

منفی اندیش

pessimistic

سنت گرا

conventional

واقع بین

realistic

کم تحمل

intolerant

صبور

tolerant

آزادی خواه

liberal

غیر سنت گرا

unconventional

مدرن

modern

غیر واقع بین

unrealistic

کهنه پرست

old-fashioned


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  پنجشنبه 5 مرداد1391ساعت 11:29  توسط سعید  |  آرشیو نظرات/سوالات


S.O.S (پیغام خطر) چیست؟ (?What is S.O.S)

 

سلام.. توی این پست میخام بگم که S.O.S مخفف چیه و یعنی چی..

S.O.S در واقع یعنی پیغام خطر که اون رو تو مواقع ضروری به کار می برن و در واقع وقتی از این ترکیب استفاده میشه از کسی یا ارگانی درخواست کمک میشه و یا هشداری به کسی یا گروهی داده میشه..

اما S.O.S مخفف چیه..؟

S.O.S مختصر شده ترکیب Save Our Soul هست که در کنار هم معنی "روح ما را نجات دهید" هست..

با یه مثال این پست رو به اتمام میرسونم..

I sent an S.O.S to my friend:   پیغام خطری به دوستم فرستادم

* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  چهارشنبه 4 مرداد1391ساعت 23:25  توسط سعید  |  آرشیو نظرات/سوالات


10 لغت مفید در زبان انگلیسی1 (ten useful words in english language1)

 

سلام.. راستش دلم برا آپدیت کردن تنگ بود، برا همین دفتر لغاتم رو آوردم.. میخام یه رازی رو بگم.. توی این دفتر لغتهایی که تو کلاسای زبان که خیلی وقت پیش میرفتم و یاد گرفتم رو یادداشت کردم.. هر کی بتونه اونو ازم کش بره واقعا شانس آورده.. اما من حواسم جمعه!!  

امشب 10 تا لغت خوب رو از صفحات اولش براتون میتایپم.. شاید به کارتون بیاد..

* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...

word

معنی

word

معنی

bigamy

شوهر دو زنه، زن دو شوهره

turn coat

خائن

wet blanket

ضد حال

sanction

تحریم

whisper

پچ پچ کردن

doom

قیامت

vulture

لاشخور

gambler

قمارباز

6 o'clock

ته ریش

superstitious

خرافاتی


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  سه شنبه 3 مرداد1391ساعت 23:8  توسط سعید  |  آرشیو نظرات/سوالات


دشوارترین کلمات در زبان انگلیسی (the most difficult words in english language)

 

دانشمندان طی پژوهشی جدید به بررسی کلماتی پرداختند که صحیح نوشتن آن‌ها برای اغلب افرادی که زبان انگلیسی سروکار دارند، دشوار است.

کلمه "separate"  به معنی "جدا، جداگانه‌ و تفکیک‌ کردن‌" در صدر لیست کلماتی قرار دارد که بیشترین غلط املایی هنگام نوشتن آن صورت می‌گیرد؛ اغلب افراد حرف a پس از p را به اشتباه e می‌نویسند.دومین کلمه در لیست کلماتی که به اشتباه املاء (هجی) می‌شوند،  "definitely" است که اکثر افراد در تشخیص محل به کار بردن حروف i و e دچار مشکل می‌شوند.

کلماتی چون "manoeuvre" به معنی "مانور" و "occurrence" به معنی "رخداد" نیز در ادامه این لیست قرار دارند.

اغلب انگلیسی زبانان مانند ما، کلمات انگلیسی را همان‌طور که تلفظ می‌شوند، نوشته و به این ترتیب اغلب اشتباه می‌کنند.
کلمات "consensus" و "unnecessary" و "acceptable" و "referred"نیز در ادامه این لیست ده تایی قرار دارند.

2  سوم از افرادی که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته‌اند، اذعان دارند که امکانات تصیح املاء کلمات در نرم‌افزارهای رایانه‌ای ویرایش کلمات، آنها را در صحیح نوشتن کلمات در نامه نگاری‌های دستی یا یادداشت‌نویسی ناتوان ساخته است.

* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  دوشنبه 8 خرداد1391ساعت 19:0  توسط سعید  |  آرشیو نظرات/سوالات


نشانه ها و علامتهاي اختصاري در زبان انگلیسی (symptoms and signs in english language)

 

در این پست شما رو با نشانه ها و علائم اختصاری در زبان انگلیسی آشنا می کنیم:

( , ) comma کاما       
( . ) period, decimal point نقطه    
( ; ) semicolon نقطه ویرگول     
( : ) colon دو نقطه      
( ! ) exclamation mark / exclamation point علامت تعجب       
( ? ) question mark علامت سوال       
( ' ) apostrophe, prime آپوستروف     
( " ) quotation mark علامت نقل قول    
( ( ) ) parenthesis پرانتز     
( [] ) square bracket / bracket کوروشه      

( {} ) brace آکولاد   
( < ) less-than sign کوچکتر از     

( > ) greater-than sign بزرگتر از     

( $ )  dollar sign علامت دلار     
( / ) slash ممیز    
( % ) percent    درصد     
( - ) dash / hyphen خط فاصله   
( # ) number sign
( & ) ampersand  
( @ ) at sign
( * ) asterisk
( _ ) underscore

امیدوارم استفاده کنین...

* داداش/آبجی برای سلامتی مریضا و شادی روح اموات صلوات بفرس...


برچسب‌ها: لغت

+ نوشته شده در  شنبه 6 خرداد1391ساعت 13:40  توسط سعید  |  آرشیو نظرات/سوالات


شغل ها (مشاغل) در زبان انگلیسی2 (jobs in english language2)

 

پیش از این در یکی از پست ها تعدادی از مشاغل را به زبان انگلیسی بیان کرده بودیم. در این پست لیست کاملتری از مشاغل را درج می کنیم که امیدورام ازش اسفاده کنین.

ورود کاربران

نام کاربری
رمز عبور

» رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری

تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مواد درسی و آدرس zoormand.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






خبرنامه

براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





شغل

معادل فارسی

شغل

معادل فارسی

actor

هنرپیشه مرد

actress

هنر پیشه زن

artist

هنرمند

captain

ناخدا

assistant

معاون

demarche

بخشدار

banker

بانکدار

dressmaker

خیاط زنانه

blacksmith

آهنگر

rancher

گله دار

boss

رئیس

gardener

باغدار

brigadier

سرتیپ

muezzin

موذن

caretaker

سرایدار

cameleer

ساربان

clerk

کارمند

cook

آشپز

coach

مربی

dentist

دندانپزشک

colonel

سرهنگ

carpenter

نجار

diver

غواص

rancher

چوپان

doctor

پزشک

house maker

خانه دار

doorkeeper

دربان

council

شورا

fireman

آتش نشان

writer

نویسنده

fisherman

ماهیگیر

waiter

گارسون

greengrocery

سبزی و میوه فروش

professor

استاد

guard

نگهبان

seller

فروشنده

guard man

مرد پاسدار

glassmaker

شیشه ساز

headmaster

مدیر مرد

headmistress

مدیر زن

judge

قاضی

housewife

زن خانه دار

lawyer

وکیل

painter

نقاش ساختمان

worker

کارگر

boatman

قایقران

mayor

شهردار

می پسندم نمی پسندم
بخش نظرات

برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:







تبلیغ

<-Text3->

چت باکس


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

ارتباط با مدیر

پشتيباني آنلاين

آمار

آمار مطالب آمار مطالب
کل مطالب کل مطالب : 107
کل نظرات کل نظرات : 12
آمار کاربران آمار کاربران
افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا تعداد اعضا : 1

آمار بازدیدآمار بازدید
بازدید امروز بازدید امروز : 22
بازدید دیروز بازدید دیروز : 35
ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 2
ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 4
آي پي امروز آي پي امروز : 7
آي پي ديروز آي پي ديروز : 12
بازدید هفته بازدید هفته : 79
بازدید ماه بازدید ماه : 215
بازدید سال بازدید سال : 4489
بازدید کلی بازدید کلی : 26303

اطلاعات شما اطلاعات شما
آی پی آی پی : 3.128.201.207
مرورگر مرورگر :
سیستم عامل سیستم عامل :
تاریخ امروز امروز :

نظرسنجي

به نظر شما قهرمان جام جهانی کیست ؟